سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

تازه های سپهر

سلام فدات بشم الهی  ببخشید گلم که یه مدت طولانی نشد بیام وبلاگت رو آپدیت کنم . این مدت سرمون حسابی شلوغ بود. دختر عموی من از تهران اومده بود که تو طبق معمول کلی خودت رو تو دلشون جا کردی. کلی هم ازت عکس گرفتن . حدود یه هفته ای حسابی دورت شلوغ بود . فکر میکردم امروز که تنها میشی حسابی نق میزنی ، اما دیدم آقا تر از این حرفایی گل پسرم قربونت برم که هر روز باهوش تر و باهوش تر میشی! امروز زنگ آیفون رو زدند که جنابعالی مثل همیشه با ذوق دویدی سمت آیفون و با اشاره از من خواستی که بغلت کنم بعدش هم که رو به در نگاه میکردی ببینی کی از در میاد تو! از کلماتی که یاد گرفتی بگم : صدای کلاغ و ببعی و پیشیه و هاپوو بابایی رو به وضو...
23 بهمن 1391

قهر کردنت هم شیرینه

سلام قربونت برم من شیطون بلای ناز نازی           آخه کی به تو میگه اینقدر شیرین بشی ؟ آخرش یه روز درسته قورتت میدم بری همونجایی که بودی. دیروز یادم نیست چی رو ازت گرفتم که قهر کردی و لب ورچیدی ، چنان پشت چشمی هم نازک کردی که بیا و ببین . آخه نمیگی من ضعف میکنم با اینکارات. اصلا از این به بعد هر چی تو دستت بود میگیرم تا تو هی قهر کنی و منم ضعف . از این موضوع که بگذریم دیروز مادرجونی بهت گفت سپهر تلویزیونو روشن کن تو هم هر دو تا کنترل و برداشتی و به سمت تلویزیون گرفتی و دکمه هاشو فشار دادی و البته موفق شدی. آفرین جوجه ! یع یع کردن هم یاد گرفتی . هر چیزی که میخوای با اون انگشت ظ...
2 بهمن 1391
1